اين مردمان چه می‌گويند؟
اين مغزهای خاك خورده.
اين چشم‌ها كه تجزيه و تحليل هم میكنند.
آهای تو...
انتظار چه می‌كشی؟
انتظار ظهور خودت؟؟؟؟؟
مگر در كدامين گور خاكت كردند كه خودت هم نمی‌دانی كجایی؟
آينده نيز چاره‌ی‌تو نيست..
زمزمه‌ای می‌آيد.
چه می‌گويد؟
تو خودت خواستی....
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چون گوش‌هايت را گرفته‌ای و داد می‌زنی...
شغل همه همين است.
مقام استادی داريم ما...
نشنيدی چه گفتی و می‌گویی چرا؟
تو چه می‌دانی....
مردمان در كوير پرتقال می‌كارند و تو
می‌گويی امكان ندارد.
پس دستت را از گوش بيرون بياور و چشمان را باز كن
و بشنو كه چه می‌خواهی .
كه تویی جانشين خدا
ای كاش اين را باور داشتی.
7 comments:
انتظار چه می‌كشی؟
انتظار ظهور خودت؟؟؟؟؟
و همه از حق ظهور خود باید استفاده کنند و دیگران را به ظهور تشویق. گوش هایت را باز کن و بیخود داد نزن و به جای آن بگو حرف حسابت چیه؟
در ضمن این کنترل و این حرفا چیه؟ حالا فوقش یکی بیاد یه فهشی بده، مگه چی میشه؟ بنویس خودتی؟
سلام متن خیلی زیبایی بود
دستت درد نکنه
ای کاش واقعا ...
انسان اگر بداند کیست معجزه رخ می دهد ...
دوست گرامی
درود بر شما
از مطالب خوب شما بهره جستم
خوشحال مي شوم در نظر سنجي که در وب سايتم موجود است نظر شما را هم بدانم
البته اگر وقت داريد بسيار خرسندم خواهيد نمود
نظر سنجي در مورد پنج متفکر و انديشمند 50 سال گذشته ايران است
علي شريعتي ، ارد بزرگ ، مهدي بازرگان ، مصطفي چمران و عبدالکريم سروش
باز هم سپاس
منتظر ديدار شما هستم
بدرود
salam korosh !
gosh hayam ra gerefteam ta harfaei ra ke miane vasiat nameeye korosh didam ra nashnide begiram! zira asle harfahayash ra be sookooti khafenak tabdil kardeand!
mamnoon!
سلام كوروش جان!
سرت و بالا بگير من تحملم كمه
سرت و بالا بگير من كنارتم هنوز
چي آوردن به سرت؟
كه مي نالي شب وروز
...................................
من با برف سبز و قلب تنهاي يه برف يه آدم برفي ساختم!!(يه جمله با عنوان آپام)!
امروز بيشتر از هميشه منتظر رد پات تو شباي سرد و زمستونيم هستم!
اگه بهت قول تا بي نهايتم داد باهاش نمون!....... چون الان ديگه همه مي دونن و مي تونن كه ديگه هرچي كه از ته دل بخواي ((تا)) نداره!...
Babay
سلام
ممنونم که به من سر زدی
وبلاگ خوب و جالبی داری
مطالب خوبی مینویسی
امیدوارم همیشه موفق و پیروز باشی
یلدا خوش بگذره
Post a Comment