ديشب عابر بانك كارت سياوشو خورد، صبح رفتيم كارتشو بگيريم ديدم، كارتشو از لای چهل پنجاه تا كارت ديگه در آورد. مثل اينكه كارت خور اين عابر بانكها هم مشتیه.
عجب ملت باحالی داريم ما!
ما يه رفيق داريم، كافی شاپ داره ما هم اونجا رو كرديم پاتوق تقريباً هر روز اونجاييم، البته اول مشتری بوديم بعد رفيق شديم، مشتری كه در واقع اولين مشتری اون كافی شاپ بوديم. حالا بگذريم اين بنده خدا رفيقش چند وقت پيش رقت تركيه، عشق و حال. بعد، دو روز پيش رفيقمون برگشت گفت من میخوام شنبه برم مالزی تا دوشنبه برمیگردم (آخه كی واسه دو سه روز پا ميشه اين همه راه ميره مالزی ) بعد برگشت گفت به همه دارم میگم مالزی ولی میرم تايلند واسه ........... ، خلاصه حالا امروز آمارشو در آورديم میبينيم آقا رفته شمال. آخه يكی نيست بگه مگه مجبوری خالی ببندی! خب مثل آدم بگو میرم شمال ديگه بعد آها ازش كه پرسيدم خرج سفرت چقد میشه گفت سه چهار تومن. از كی تا حالا سه روز تايلند چهار ميليون خرجشه؟
